شعر آقا خرگوشه
سلام گل خاله امروز تصمیم گرفتم اون شعری رو که خیلی دوست داری و هر موقع خوابت میاد باید برات بزارم تا خوابت ببره رو برات تو وبلاگت بزارم . یه روز یه آقا خرگوشه رسید به یه بچه موشه موشه دوید تو سوراخ خرگوشه گفت : آخ وایسا ، وایسا کارت دارم من خرگوش بی آزارم بیا از سوراخت بیرون نمی خوای مهموم یواش موشه اومد بیرون یه نگاهی کرد به مهمون دید که گوشاش درازه دهنش بازه، بازه شاید می خواد بخوردم یا با خودش ببردم پس می رم پیش مامانم آنجا می مونم مادره موشه عاقل بود زنی باهوش و کامل بود ...
نویسنده :
خاله حدیثه
16:40